مریم محبی | شهرآرانیوز، «به اطلاع میرساند متأسفانه نام واحد صنفی شما در زمره واژگان زبان فارسی قرار ندارد، این امر برای ما ایرانیان که در سپهر زبان و ادبیات فارسی ستارگان درخشانی مثل فردوسی، حافظ، سعدی، مولانا، نظامی و... داریم، شایسته نیست. به همین سبب از جناب عالی درخواست میشود در کمترین زمان با تغییر نام واحد صنفی خود به یکی از واژگان زیبای زبان فارسی، دل بستگی و پایبندی تان را به زبان فارسی و هویت ملی نشان دهید.»
این، بخشی از متن نامه اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی است خطاب به برخی مجتمعهای تجاری که با عنوانی غیرفارسی شناخته میشوند؛ معضلی که مدت هاست کارشناسان و مسئولان این حوزه درباره آن و آسیبی که میتواند به بقای زبان فارسی وارد کند، هشدار میدهند.
اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی، با هدف پاسداشت زبان فارسی و صیانت از آن، طرحی را آغاز کرده است مبنی بر تغییر اسامی و عناوین نامأنوس و بیگانه با زبان فارسی. هدف پشت ماجرا البته، چیزی است فراتر از صرف اخطار و تذکر و اقدام برای تغییر نام. غرض، شکل گرفتن گفت وگویی است درباره اهمیت میراثی که تا این نسل، دست به دست و دهان به دهان چرخیده و حالا وظیفه مراقبت از آن برعهده ماست
اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی در ادامه نامه اش این نکته را نیز مطرح کرده است که: «همکاران ما در اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی آمادگی دارند در انتخاب نامی زیبا و برازنده با شما هم فکری و همکاری کنند. همچنین بر اساس تصمیم شورای پاسداشت زبان فارسی خراسان رضوی درباره رسانهای کردن و اعلام عمومی نام جدید آن مجموعه تجاری هماهنگیهای لازم انجام میشود.» مطلب پیش رو گفت وگویی است با محسن سمیع، رئیس گروه رسانه و تبلیغات اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی خراسان رضوی، درباره همین موضوع و همین طرح.
موضوع صیانت از زبان فارسی یک جریان ملی و قانونی است که سال هاست در کشور به عنوان یک مسئله مطرح شده و با دستور رهبر معظم انقلاب همراه بوده است. این جریان با قوانین و دستورالعملهای متعددی کلید خورده و به صورت جدی از اویل دهه ۷۰ شروع شده است.
در کشور ما کوتاهیهایی نسبت به این موضوع اتفاق افتاده است و زبان فارسی، با کلمات بیگانه و انواع نامها و اسامی و عناوین مورد هجمه قرار گرفته است. ما در خراسان که مهد زبان بوده و درخت تناور ادبیات از زمان فردوسی تاکنون در آن وجود داشته است و رگ وریشه طولانی دارد، تکلیف بیشتری نسبت به دیگر استانها داریم؛ بنابراین یکی دو طرح داریم که هم در استان و هم در مشهد آنها را اجرا میکنیم. در چند دهه گذشته غفلت زیادی در این حوزه صورت گرفته است و از طرفی، کار فرهنگی را نمیشود به هر طریقی پیشبرد.
در نتیجه رفتیم به سمتی که دوستان را قانع کنیم که زبان فارسی واقعا مظلوم شده است و در گیروداری به سر میبرد که خیلی حال خوبی ندارد و اگر به همین منوال پیش برود، آینده خوبی نیز نخواهد داشت. بنابراین، در مقام اقناع برآمدیم و شروع کردیم به کارکردن درباره این موضوع؛ اینکه برویم با این دوستان صحبت کنیم، ضرورتها را به آنها بگوییم و اینکه در آینده چه بلاهایی ممکن است سر زبان ما بیاید.
به مغازهها و کسبههایی که نام بیگانهای را برای فروشگاهشان در نظر گرفته اند، برای تغییر نام اخطار داده ایم. به عنوان نمونه به سراغ ویلاژتوریست رفتیم، شاهنامه فردوسی را به شفاعت بردیم به علاوه متنی از آقای مدیرکل مبنی بر اهمیت جایگاه زبان فارسی. دراین میان، خبرنگارانی که در جریان شکل گیری و پیش برد این طرح بوده اند نیز اعلام کرده اند که پای کار میآیند و این قضیه به نفع مجتمع هاست از لحاظ تبلیغات. با همین هدف به اصناف، مغازهها و فروشگاههای مختلفی سر زده ایم. در آخرین نامه، حدود ۵۲ مغازه در شهر مشهد شامل این تغییر نام میشوند.
دیده اید در ورودی شهرها نام شهر را به لاتین مینویسند؟ به همه فرمانداریها و بخشداریها ابلاغ کرده ایم که این اتفاق نباید رخ بدهد و اگر چنین است، حتما اصلاح و به فارسی برگردانده شود. این اتفاق زیبنده استان خراسان نیست؛ آن هم با وجود اینکه رسم الخط زیبا و خوبی داریم و میتوانیم از زبان و نوشتار فارسی خودمان برای این جریان استفاده کنیم.
نیت ما از این طرح آغاز یک گفتگو است. یعنی دوستانی بیایند و برای زبان فارسی شروع کنند به گفتگو. بعضی جاها گفت وگونکردن و مطرح نکردن دیدگاهها و نظرها باعث شده است مردم از جذابیتهای زبان فارسی مطلع نباشند و به سمت کلمات بیگانه و حتی نامأنوس بروند. این آیین، طرح گفت وگومحوری را آغاز کرده است و به نظرم آنجایی که توانسته ایم مکالمه و مذاکره خوبی داشته باشیم و ضروریات و حساسیتها را بگوییم، قانع کننده بوده است.
جایی مثل برج آرمیتاژ سال هاست نامش با دخالت ارشاد و دادگستری به آرمیتا تغییر کرده است، اما همه مردم مشهد هنوز این برج را با نام آرمیتاژ میشناسند.
چرا؟ چون این ذخیره ذهنی ایجاد شده است و دیگر پاک کردن آن از ذهن مردم سخت شده است؛ اما همین که این جریان تغییر پیدا کند، میشود از آن دفاع کرد. بازخوردها هر زمانی که گفت وگوی خوبی شکل گرفته و حساسیتها و جذابیتهای زبان فارسی مطرح شده، مثبت و مؤثر بوده است.
ما انتظار نداریم به عنوان مثال بعد از گذشت شش ماه، دیگر هیچ کلمه غیرفارسی در شهر به چشممان نخورد، اما امیدواریم با شروع این طرح، کشش مردم به سمت زبان و کلمات لاتین به ویژه لاتین نامأنوس، کم و کمتر و متوقف شود و در ادامه و قدمهای بعد، شروع کنیم به بازیابی و بازگرداندن اسامی قدیمی فارسی. قطعا اگر این جریان در مقطعی رها شود، در آینده نمیتوانیم از آن دفاع کنیم.
تا جایی که در توانمان است و دستگاههای متولی همراهی و همکاری کنند، این طرح را جلو میبریم. من خودم به نسل جوانی که قرار است بیاید و سکان دار باشد، مغازه بزند، کار تجاری بکند و محصول تولید کند، خیلی امیدوارم. امیدوارم آنها این حساسیت را درک کنند و به فکر خودشان و نسل آینده باشند و از زبان فارسی حمایت کنند.
ما یک فهرست از مکانهای هدف داریم که به صورت میدانی، همراه با عکس برداری و مشاهده حضوری و محله به محله شکل گرفته است و میگیرد. دراین بین، برنامههایی را هم برای همکاری با بسیج محلات و اماکن داریم.
یکی از مسائل جدی در این حوزه، این است که در قانون نظام صنفی، اصنافی که به دنبال پروانه کسب هستند، تکلیفی برای نام ندارند و این مسئله بعد از صدور مجوز کسب اتفاق میافتد. یعنی جایگاه و گلوگاهی برای این قاعده وجود ندارد که بتوانیم یک جایی بگوییم اگر نام انتخاب شده فارسی بود، مجوز میدهیم یا در غیر این صورت مجوز نمیدهیم. این مسئله کار را سخت میکند. درواقع ما یک نظارت پسامجوزی داریم.
وزارت ارشاد چند سال است سامانهای را طراحی کرده به نام «سردر اصناف» و از این طریق پیگیر است تا همه فروشگاهها و مراکز تجاری که به مردم خدمتی ارائه میکنند، در این سامانه نام و طرح تابلویشان را ثبت کنند تا بر اساس آن مجوز بگیرند. هرکس این مجوز را دارد، از نظر ما مجاز به حساب میآید و هرکس این مجوز را ندارد، باید برای کسب آن از طریق سامانه اقدام کند.
بله، قانون میگوید کسی که میخواهد نامی را برای مجتمع تجاری اش انتخاب کند، باید به این سامانه وارد شود و برای اسمی که مطرح کرده است، مجوز بگیرد. هرکس این مجوز را نداشت، ما اجازه پیدا میکنیم به او تذکر بدهیم و در ادامه اگر به تذکرها توجه نکرد، میتوانیم از طریق اداره کل اماکن عمومی موضوع را پیگیری کنیم.
صیانت از زبان و ادبیات فارسی، موضوعی است که درباره آن تاکنون با بزرگانی مانند دکتر محمدجعفر یاحقی و محمدکاظم کاظمی گفتگو کرده و از آن هامشاوره گرفته ایم. موضوعات مختلفی ازجمله ساخت فیلمهای کوتاه آموزشی و انگیزشی، درخواست از رسانههای مختلف برای به چالش کشیدن این موضوع و نقدکردن خود اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی، همگی موضوعاتی هستند که در خلال این بحثها مطرح شده است، اما نکته مهمی که به دنبال آن هستیم، بازکردن باب گفتگو با مردم است، به نحوی که استفاده از زبان فارسی و ارج نهادن به آن، برای همه مردم به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. یعنی زمانی برسد که اگر کسی از زبان غیرفارسی و بیگانه برای نام گذاری فروشگاهش استفاده کرد، خود مردم تغییر آن را مطالبه کنند. یا حتی به جایی برسیم که دیگر کسی تمایلی برای انتخاب اسامی بیگانه نداشته باشد.
هدف دیگری که دنبال میکنیم، این است که جذابیتهای زبان فارسی را به شیوههای مختلف به مردم نشان دهیم. به عنوان مثال از طریق شیوههایی مانند تولید نمایشنامه یا راه انداختن پویشهایی دراین زمینه. ما در این طرح، نامهایی را با رگ وریشه اصیل ایرانی، نامهایی که در شاهنامه وجود دارد و البته برای محصولات تجاری و صنعتی زیبا و درخور است، پیش بینی کرده ایم تا با روشها و سبکهای مختلف در جامعه اجرا کنیم و بتوانیم مردم را بیش از پیش به این موضوع حساس کنیم.
مطلوب است رسانههای عمومی که با مردم گفتگو میکنند و مورد اعتماد آنها هستند، ازجمله روزنامه شهرآرا که مخصوص شهر مشهد است، به صورت پیوسته بخشی از کارشان را در حد ستون یا صفحه به این جریان اختصاص دهند و این موضوع را پیگیری کنند.
میدانم که این دغدغه وجود دارد؛ گروههای متخصص زبان و ادبیات فارسی در شهرآرا برنامههای خوبی در این حوزه دارند و همچنین عِرق و غیرت زیادی به شاهنامه و فردوسی دارند. خواهشم این است که اهالی رسانه کنار ما و کنار این طرح باشند تا بتوانیم با سرعت بیشتری این طرح را جلو ببریم.